Aksar - 2006

Director:

Anant Mahadevan
Writer:

Anant Mahadevan (story)

Release Date:

3 February 2006 (India)

Genre:

Drama | Romance

	Rajat Bedi	...	Chief Investigatiing Officer Steve Bakshi
	Udita Goswami	...	Sheena R. Singh
	Emraan Hashmi	...	Ricky Sharma
	Irrfan Khan
	Suresh Menon	...	Benz (as Suresh N Menon)
	Dino Morea	...	Rajveer Singh
	Tara Sharma	...	Nisha

Rajveer Singh is of East Indian origin and lives a very wealthy lifestyle in London, England along with his wife, former Indian model, Sheena. He finds her devoted but a little bit too possessive, and since they have signed a prenuptial agreement, he cannot divorce her. When Ricky comes to London for a photo shoot, he pays him Thirty Lakh rupees to seduce Sheena, Ricky agrees to do that as he is in debt. For this purpose Ricky is permitted to live in the Singh's mansion. At first Sheena shows hatred for Ricky, as he had ditched her friend, Nisha, but she subsequently succumbs to Ricky's charm. Rajveer then has a change of heart and finds he still loves Sheena, so he decides to pay Ricky Fifty Lakh rupees - this time to leave them - but Ricky refuses. Rajveer makes it up to Sheena by celebrating her birthday lavishly. It is on the night of the birthday that Ricky will be murdered, and this case will be assigned to Chief Investigating Officer Steve Bakshi - who has two suspects - Rajveer himself and the second one being none other than Sheena. Watch what happens when Steve decides to arrest Sheena for Ricky's murder


Aksar - 2006
کارگردان:اناند ماداوان
بازیگران:دینو مورا،عمران هاشمی، ادیتیا گوسامی،سروش منون،تارا شرما،.....
ریکی شرما(عمران هاشمی) عکاس معروفی است که علاقه خاصی به عکاسی از مدلها داره ولی در واقع شهرت او به این خاطر است که او با تمامی مدلهای خود رابطه داره و بعد از عکاسی به سراعپغ مدل دیگر می بره و تمام ارزو او عکاسی از مدل معروف شینا روی (ادیتیا گوسامی) است.
تا این که یک روز شینا با او تماس گرفته و به او می گوید که می خواهد او را ببیند ریکی که ابتدا از این تماس شوکه شده سریع به محل قرار می رود. در انجا خودش رو برای عکاسی امده می کرده که شینا بهش می گه دخترا برای تو فقط جنبه پول و تفریح رو دارند و تو بعد از استفاده از انها به سراغ یکی دیگر میری و... اما ریکی بهش می گه اینها شایعه است وتو نباید به انها اهمیتی بدی در همین بین یه صدایی می شنوه وقتی به طرف منبع صدا میرود با دوست صمیمی شینا ، نیشا(تارا شرما) روبه رو می شه و بعد می گه تو به شینا چی گفتی ...ولی ششینا به او میگه من به کسی اجازه نمی دم با دوست صمیمی من اینطور برخورد کنه و بدوناینکه به ریکی فرصت عکس العمل بده دوربین اون رو میشکنه.
چند سال میگذره ریکی در حال برگزاری یک نمایشگاه از کارهای خودشه که شخصی وارد نمایشکاه میشه ریکی به اون میگه که نمایشگاه هنوز افتتاح نشده و او باید عصر بیاد ولی اون شخص بهش میگه که برای بازدید نیامده و بهش میگه تمام اینها (تابلوها)چند؟ریکی میگه اینا هنر منه پس اون جمله اش رو این طور اصلاح میکنه که قیمت هنرت چند؟ وریکی در جواب می گه بگذار شوکه ات کنم 30لاخ او پوزخندی میزنه و چک رو مینویسه این برای ریکی واقعا شوکه کننده است و به او می گه این شوخی که نیست و او بهش میگه تو میتونی نمایشکاهت رو داشته باشی بعد از اتمام اون من میام پیشت.
در موقع بازدید روی تمام تابلو ها نوشته شده بود فروخته شده و وفتی از ریکی پرسیدن ائ تمام ماجرا را گفت ولی کسی باور نکرد. بعد از اتمام کار او دوباره برگشت و با هم بیرون رفتن به ریکی گفت من به هنر اهمیتی نمیدم و ریکی گفت پس برای چی این همه پول دادی و او یگه برای هنر دوم تو.
هنر دوم ولی من هنردیگه ای ندارم، چرا داری تو میتونی دخترارو شیفته خودت کنی و من از تو میخوامکه بیا و کاری کنی که زن من عاشق تو بشه چون من می خوام از اون طلاق بگیرم ولی اون راضی نمیشه و در ازای این کار تو 50 لاخ می گیری خلاصه بعد از کلی بحث ریکی راضی میشه و میگه خوب اون زن کیه؟
شینا روی سینگ!!! و ریکی میگه من شنیده بودم که اون با یه امیرزاده خشک،سرد ورسمی ازدواج کرده و زندگی خوبی داره او می گه بله و من همون امیرزادم!! ریکی اما تو اسمت رو به من نگفتی من راجویر سینگ(دینو مورا) تاجر معروفم و توی لندن زندگی میکنم.
خلاصه روز سالگرد ازدواج انها کار ریکی شروع میشه درابتدا با سابقه ای که ریکی داره شینا از او عصباین میشه و به راج میگه این اینجا چیکار میکنه و راج میگه تو اون رو میشناسی او بریا عکس برداری از خانه ما امده و برای مدت کوتاهی اینجا می مونه خلاصه شینا راضی میشه ولی روابط بین راج شینا خیلی سرده شینا زن عصبی و خودخواهی است که هیچ کدام از خدمه به خصوص بنز(سروش منون) از او دلخوشی ندارند.
مدتی میگذره ریکی هنوز موفق به این کار نشده پس یه نقشه ای می کشه او شروع به عکاسی می کنه و اصلا به شینا و حضورش اهمیتی می ده و این شینا را عصبانی میکنه تا اینکه یک روز از شینا در حال حمام مخفیانه عکس می گیره و راج این رو میبینه وناراحت میشه و به ریکی میگه او حق نداره تو اتاق او برهو از اینجور حرفا و ریکی میخنده و میگه تو چند وقته تو اتاق زنت نرفتی ...برای همین الان حسودی میکنه....
فردای ان بنز چند بسته پستی می اورد که برای ریکی است و ششینا میگه من باید انها رو ببینم و ریکی میگه بله اینجا خونه توست وتو حق داری ولی این بسته کوچک مال منه و به اتاقش میره شینا میره و انها رو باز میکنه و با پورتره هایی از خودش مواجه میشه راج میگه حق با توست من نباید اون رو اینجا نگه می داشتم و قصد رفتن داره که شینا میگه اگر اون اینا رو یواشکی گرفته س کارش عال یه درضمن ادای مردای غیرتی و حسود رو درنیار که بهت نمی اید او ادم زیرکیه و پیش ریکی میره ولی راج پوز خند میزنه و میگه زیرک اره او نه من.
شینا به اتاق میره و توی اون پاکت عکسهایی که ریکی از شینا تو حمام یواشکی گرفته می بینه خلاصه ریکی موفق می شه انها باهم صمیمی میشن تا اینکه یه روز راج انها رو در وضع بدی باهم می بینه و به شینا می گه بیا تو اتاقم و بهش میگه باید توضح بدی و شینا میگه برای چی راج متعجب میشه و میگه باشهاگر تو اون رو می خواهی خوب باهبش برو ولی قبلش باید از من جدا بشی . شینا میگه این طلاق از کجا پیداش شد و به راج میگه من اون رو دوست دارم اون اینجا میمونه جلوی تو، ما باهم می گردم و باهم هستیم جلوی تو،دیگه هم از طلاق حرف نزن جلوی من! یادت باشه که ما تو همه چیز شریکیم و نصف اموال تو مال منه.
راح نمیدونه چیکا رکنه به ریک یمبلغ قرار داد رو میده ولی اون می گه من کارم رو کامل انجام دادم اگر زنت تو رو طلاق نمی ده مشکل توست در ضمن من نمیدونستم که نصفه اموالت مال شینااست پس من اگر پول بوام اون بهم میده برای چی باید برم!!
اهان بقیه رو نمیگم چون از دهن میفته باید ببینیدش به نظر من که کار دینو توش عالیه و من واقعا دینو رو تو نقشهای منفی و نیمه منفی دوست دارم به هرحال امیدوارم ببینین و لذت ببرد